مقدمه: تفکر انتقادی و گرایش به انتقادی اندیشیدن در دانشجویان به عنوان مهارتی ارزشمند و مهم در فرایند یاددهی - یادگیری، حل مساله و پژوهش، یکی از اهداف، ضرورت ها و دغدغه های جدی نظام های آموزشی است. بنابراین هدف این پژوهش بررسی گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان کارشناسی ارشد مجازی است.روش ها: روش این پژوهش توصیفی - مقطعی و جامعه آماری آن شامل دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده مجازی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 95-1394 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر حسب جنس تعداد 120 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی فاشیون (2001) است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-19 و آزمون های t تک نمونه ای،t گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.یافته ها: میانگین کل گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان در سطح مثبت و متوسط قرار داشت (300.62±26.43). ابعاد کنجکاوی (47.42±5.05)، حقیقت جویی (46.60±6.05)، نظام مندی (44.59±6.49) و گشودگی ذهنی (44.42±7.66) در سطح گرایش مثبت و متوسط و ابعاد اعتماد به نفس انتقادی (39.43±8.98)، تحلیل گری (39.16±14.88) و بلوغ در قضاوت (38.76±6.69) در سطح متزلزل بود. همچنین بین میانگین گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان مرد و زن و رشته های تحصیلی مختلف تفاوت معنی داری یافت نشد.نتیجه گیری: به طور کلی گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان مجازی علوم پزشکی در سطح گرایش مثبت و متوسط ارزیابی شد. بنابراین به منظور ارتقای سطح گرایش به تفکر انتقادی و رسیدن به مهارت های تفکر انتقادی و تربیت دانش آموختگانی مولد و کارآمد در رشته های مجازی علوم پزشکی باید مولفه های گرایش به انتقادی اندیشیدن در عناصر برنامه درسی به ویژه هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی یادگیری و ارزشیابی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.